امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Elucidate

ɪˈluːsədeɪt ɪˈluːsədeɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    elucidated
  • شکل سوم:

    elucidated
  • سوم‌شخص مفرد:

    elucidates
  • وجه وصفی حال:

    elucidating

معنی و نمونه‌جمله

روشن کردن، توضیح دادن، شفاف، روشن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- to elucidate a difficult text
- متن دشواری را توضیح دادن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد elucidate

  1. verb explain in detail
    Synonyms:
    annotate clarify clear clear up decode demonstrate draw a picture enlighten exemplify explicate expound get across gloss illuminate illustrate interpret make perfectly clear make plain make see daylight prove shed light on spell out throw light on unfold
    Antonyms:
    be vague confuse distract make ambiguous mix up mystify obscure

ارجاع به لغت elucidate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «elucidate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ بهمن ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/elucidate

لغات نزدیک elucidate

پیشنهاد بهبود معانی