امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Empyrean

American: ˌempaɪˈriːən British: ˌempaɪˈriːən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective
عرش، فلک‌الافلاک، کره آتش، آسمانی، عرشی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- the blue and cloudless empyrean
- سپهر نیلگون و صاف
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد empyrean

  1. noun The apparent surface of the imaginary sphere on which celestial bodies appear to be projected
    Synonyms: firmament, cosmos, celestial-sphere, sphere, space, heavens, vault of heaven, welkin
  2. adjective Inspiring awe; - M.S.Dworkin; - Hamilton Basso
    Synonyms: empyreal, celestial, cosmos, ether, firmament, heavenly, paradise, sky, sublime

ارجاع به لغت empyrean

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «empyrean» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/empyrean

لغات نزدیک empyrean

پیشنهاد بهبود معانی