امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Enigmatic

ˌenɪɡˈmætɪk ˌenɪɡˈmætɪk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more enigmatic
  • صفت عالی:

    most enigmatic

توضیحات

این لغت به شکل enigmatical نیز نوشته می‌شود ولی شکل نوشتاری enigmatic رایج است.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
معمایی، رازگونه، معماگونه، اسرارآمیز، مبهم، مرموز، تاریک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- Some of the ambassador's statements were enigmatic.
- برخی از اظهارات آن سفیر مبهم بود.
- The enigmatical behavior of the suspect raised suspicions among the detectives.
- رفتار مرموز مظنون شک و تردید کارآگاهان را برانگیخت.
- Mona Lisa's enigmatic smile
- لبخند اسرارآمیز مونالیزا
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد enigmatic

  1. adjective mysterious
    Synonyms:
    ambiguous cryptic dark Delphian doubtful enigmatical equivocal incomprehensible indecipherable inexplicable inscrutable obscure occult oracular perplexing puzzling recondite secret sphinxlike stickling stumping teasing uncertain unfathomable unintelligible
    Antonyms:
    clear known obvious plain unmysterious

ارجاع به لغت enigmatic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «enigmatic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/enigmatic

لغات نزدیک enigmatic

پیشنهاد بهبود معانی