امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Enmity

ˈenməti ˈenməti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
دشمنی، خصومت، عداوت، نفرت، کینه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- the long-standing enmity between those two families
- دشمنی دیرین میان آن دو خانواده
- I feel no enmity toward him.
- نسبت به او احساس کینه ندارم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد enmity

  1. noun hatred, animosity
    Synonyms:
    acrimony alienation animus antagonism antipathy aversion bad blood bitterness daggers detestation dislike hate hostility ill will loathing malevolence malice malignancy malignity rancor spite spleen uncordiality unfriendliness venom
    Antonyms:
    affinity fellowship friendship good will kindness love

ارجاع به لغت enmity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «enmity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/enmity

لغات نزدیک enmity

پیشنهاد بهبود معانی