با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Ensiform

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
گیاه‌شناسی شمشیری، (کالبد‌شناسی) غضروف خنجری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ensiform

  1. adjective Shaped like a sword blade
    Synonyms: sword-shaped, swordlike, bladelike

ارجاع به لغت ensiform

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ensiform» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ensiform

لغات نزدیک ensiform

پیشنهاد بهبود معانی