امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ensnarl

American: enˈsnɑːrl British: enˈsnɑːl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

( ensnare ، entrap ، snare =) بدام انداختن، بغرنج کردن، گوریده شدن، خشمگین کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ensnarl

  1. verb To twist together so that separation is difficult
    Synonyms:
    entangle foul snarl tangle
  1. verb To gain control of or an advantage over by or as if by trapping
    Synonyms:
    enmesh catch ensnare entrap snare tangle trammel trap web mesh

ارجاع به لغت ensnarl

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ensnarl» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ensnarl

لغات نزدیک ensnarl

پیشنهاد بهبود معانی