امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Epiphany

    ɪˈpɪfəni ɪˈpɪfəni
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable uncountable
    درک ناگهانی، اپیفانی، تجلی، ظهور

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - James Joyce believed that some of his stories' characters encounter an epiphany.
    - جیمز جویس بر این باور بود که برخی از شخصیت‌های داستان‌های او با تجلی مواجه می‌شوند.
    - The book she read gave her an epiphany.
    - کتابی که خواند به او درکی ناگهانی داد.
    noun
    دین عید تجلی، خاج‌شویان، جشن اپیفانی (عیسی مسیح) (با حرف بزرگ)
    - On Epiphany, many Christians celebrate the visit of the Three Wise Men to the baby Jesus.
    - در روز عید تجلی، بسیاری از مسیحیان دیدار سه مرد فرزانه با عیسای نوزاد را جشن می‌گیرند.
    - The Epiphany is observed on January 6th.
    - خاج‌شویان در ششم ژانویه برگزار می‌شود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد epiphany

    1. noun Twelve days after Christmas; celebrates the visit of the three wise men to the infant Jesus
      Synonyms:
      Epiphany of Our Lord twelfth day observability Three Kings' Day January 6 visibleness

    ارجاع به لغت epiphany

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «epiphany» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/epiphany

    لغات نزدیک epiphany

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return