امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Erudite

ˈerədaɪt ˈerədaɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective formal
فرجاد، آموزنده، عالم، دانشمند، متبحر، دانشمندانه، فاضل، عالمانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- She is truly erudite.
- او واقعاً دانشمند است.
- The professor's erudite lecture left the students in awe of his knowledge.
- سخنرانی آموزنده‌ی استاد، دانش‌آموزان را در شگفتی دانش او قرار داد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد erudite

  1. adjective well-educated, cultured
    Synonyms: brainy, cultivated, educated, highbrow, in the know, into, knowledgeable, learned, lettered, literate, savvy, scholarly, scholastic, studious, well-read, wise up, sage, judicious, wise
    Antonyms: common, ignorant, uncultured, uneducated

ارجاع به لغت erudite

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «erudite» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/erudite

لغات نزدیک erudite

پیشنهاد بهبود معانی