امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Escutcheon

ɪˈskʌtʃn ɪˈskʌtʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
سپری که دارای نشانه‌ی نجابت خانوادگی باشد، صفحه‌ای که روی آن اسم چیزی نقش شده باشد، سپر ارم‌دار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The indiscretions of his youth became a blot on his escutcheon.
- خطاهای جوانی نام او را لکه‌دار کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد escutcheon

  1. noun A shield; especially one displaying a coat of arms
    Synonyms:
    arms crest shield coat-of-arms scutcheon stain finger plate stigma disgrace

Idioms

  • a blot on one's escutcheon

    لکه‌ی بدنامی، آبروریزی، افتضاح

    ننگ، آبروریزی، لکه به نام نیک

ارجاع به لغت escutcheon

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «escutcheon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/escutcheon

لغات نزدیک escutcheon

پیشنهاد بهبود معانی