امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Eulogy

ˈjuːlədʒi ˈjuːlədʒi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    eulogies

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
ستایش، مداحی، مدح، ستایشگری، تشویق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- His latest book has brought eulogies from the critics.
- کتاب اخیر او مورد ستایش هنرسنجان قرار گرفته است.
- He personally read the eulogy at his father's funeral.
- او ستایه‌ی مجلس ختم پدرش را شخصاً قرائت کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد eulogy

  1. noun praise, acclamation
    Synonyms: acclaim, accolade, adulation, applause, citation, commendation, compliment, encomium, exaltation, glorification, laudation, paean, panegyric, plaudit, salutation, tribute
    Antonyms: calumny, condemnation, criticism

ارجاع به لغت eulogy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «eulogy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/eulogy

لغات نزدیک eulogy

پیشنهاد بهبود معانی