امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Evade

ɪˈveɪd ɪˈveɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    evaded
  • شکل سوم:

    evaded
  • سوم‌شخص مفرد:

    evades
  • وجه وصفی حال:

    evading

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
طفره رفتن از، گریز زدن از، از سر باز کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- They evaded military service.
- آنان از خدمت نظام شانه خالی کردند.
- a scheme to evade paying taxes
- نقش‌های برای گریز از پرداخت مالیات
- She evaded the judge's questions.
- او به پرسش‌های قاضی پاسخ‌های گریزآمیز داد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد evade

  1. verb get away from
    Synonyms:
    avoid baffle balk beat around bush beg the question bypass cavil circumvent conceal confuse cop out deceive decline dodge double duck elude equivocate escape eschew fence fend off flee fly fudge get around give the runaround hedge hide keep distance lay low lead on a merry chase lie parry pass up pretend prevaricate pussyfoot put off shift shirk shuck shuffle shun shy sidestep slip out sneak away steer clear of tergiversate trick waffle weasel
    Antonyms:
    face meet take on

ارجاع به لغت evade

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «evade» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/evade

لغات نزدیک evade

پیشنهاد بهبود معانی