گذشتهی ساده:
evenedشکل سوم:
evenedسومشخص مفرد:
evensوجه وصفی حال:
eveningصفت تفضیلی:
more evenصفت عالی:
most evenتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
متعادل کردن، برابر کردن
هر چند، با آن که
even a blind pig occasionally picks up an acorn
حتی اشخاص بیعرضه هم گاهی موفق میشوند.
شانس پنجاه پنجاه داشتن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «even» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/even