امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Everlasting

ˌevərˈlæstɪŋ ˌevəˈlɑːstɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective
جاودانی، ابدی، ازلی، همیشگی دائمی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- The everlasting laws that govern the universe.
- قوانین جاودانی که جهان را اداره می‌کنند.
- Then we reached the land of everlasting snow.
- سپس به سرزمین برف‌های همیشگی رسیدیم.
- from everlasting
- از ابدیت، از ازل
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد everlasting

  1. adjective infinite, never-ending
    Synonyms:
    abiding amaranthine boundless ceaseless constant continual continuous deathless endless eternal immortal imperishable incessant indestructible interminable lasting limitless perdurable permanent perpetual termless timeless unceasing undying unending uninterrupted unremitting
    Antonyms:
    ceasing concluding ending temporary terminating transient

Collocations

  • the everlasting

    خداوند، باری‌تعالی، خداوند لایزال

ارجاع به لغت everlasting

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «everlasting» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/everlasting

لغات نزدیک everlasting

پیشنهاد بهبود معانی