امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Every

ˈevri ˈevri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective A1
هر، همه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- every man and woman
- هر مرد و زن
- Every teacher knows this.
- هر معلمی این را می‌داند.
- every few days
- هر چند روز یک بار
- every year
- هر سال
- every day
- هر روز
- to work hard for every penny
- برای هر شاهی جان کندن
- Every citizen was there.
- همه‌ی شهروندان آنجا بودند.
- They have every needed facility.
- آنان همه‌ی تسهیلات لازم را دارا می‌باشند.
- Every student passed (the test).
- همه‌ی شاگردان (امتحان را) قبول شدند.
- I have read every one of his books.
- من همه‌ی کتاب‌های او را خوانده‌ام.
- I listened to her every word.
- به همه‌ی حرف‌های او گوش فرا دادم.
- They gave me every opportunity to learn and practice.
- آن‌ها به من هرگونه فرصت برای یادگیری و تمرین را دادند.
- Take this medicine every three hours.
- این دارو را هر سه ساعت بخورید.
- I have every confidence in her.
- به او اعتماد کامل دارم.
- Write on every other line.
- یک سطر در میان بنویسید.
- I see him every other day.
- یک روز در میان او را می‌بینم.
- every other year
- هر دو سال یکبار
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد every

  1. adjective each, all
    Synonyms:
    each one whole without exception
    Antonyms:
    none

Collocations

Idioms

  • every cloud has a silver lining

    در پس هر دشواری گشایشی است (در ناامیدی بسی امید است، پایان شب سیه سپید است) (پس از تیرگی، روشنی گیرد آب، برآید پس‌از تیره‌شب، آفتاب) (خدا گر ز حکمت ببندد دری، ز رحمت گشاید در دیگری)

  • every dog has his day

    نوبت خوش‌شانسی هر کسی روزی فرا می‌رسد.

    دیر یا زود نوبت موفقیت هرکسی فرا خواهد رسید

  • every man for himself

    حساب هرکسی سوا است، هرکس (باید) به فکر خودش باشد

  • every which way

    (عامیانه) 1- به هر سو، از هر سو 2- با کمال بی‌نظمی، به‌طور درهم و برهم، الله‌بختی

ارجاع به لغت every

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «every» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/every

لغات نزدیک every

پیشنهاد بهبود معانی