امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ewer

ˈjuːər ˈjuːə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
آب‌دستان، ابریق، آفتابه، کوزه، تنگ‌آبخور یا طاق‌خواب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ewer

  1. noun An open vessel with a handle and a spout for pouring
    Synonyms:
    pitcher decanter jar container carafe jug urn vessel

ارجاع به لغت ewer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ewer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ewer

لغات نزدیک ewer

پیشنهاد بهبود معانی