امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Exalted

ɪɡˈzɑːlt̬ɪd ɪɡˈzɔːltɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    exalts
  • وجه وصفی حال:

    exalting

معنی

adjective
عالی، بلند، سرافرازشده، در زمره اشراف آورده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد exalted

  1. adjective praised; held in high esteem
    Synonyms:
    astral august dignified elevated eminent exaggerated excessive first grand high highest highest-ranking high-minded high-ranking honorable honored ideal illustrious immodest imposing inflated intellectual leading lofty magnificent noble number one outstanding overblown pompous prestigious pretentious proud self-important sublime superb superior top-drawer top-ranking uplifting
    Antonyms:
    condemned criticized debased denounced humiliated

ارجاع به لغت exalted

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «exalted» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/exalted

لغات نزدیک exalted

پیشنهاد بهبود معانی