امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Exchangeable

ɪksˈtʃeɪndʒəbl ɪksˈtʃeɪndʒəbəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
قابل‌ِ‌تبادل، قابلِ‌تعویض، قابلِ‌معاوضه، قابلِ‌مبادله

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- They gave us tokens which were exchangeable for food.
- به ما ژتون‌هایی دادند که قابلِ‌معاوضه برای دریافت غذا بود.
- exchangeable batteries
- باتری‌های قابل‌ِتعویض
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد exchangeable

  1. adjective interchangeable
    Synonyms:
    transmutable convertible returnable commutable substitutable replaceable fungible substitutive reciprocal mutual complementary correlative equivalent

ارجاع به لغت exchangeable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «exchangeable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/exchangeable

لغات نزدیک exchangeable

پیشنهاد بهبود معانی