امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Exemplar

-plər / / -plɑːr ɪɡˈzemplə / / -plɑː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
نمونه، سرمشق، نظیر، مانند، مثال، مثل، نسخه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد exemplar

  1. noun ideal
    Synonyms:
    archetype copy criterion epitome example exemplification illustration instance mirror model paradigm paragon pattern prototype specimen standard type

ارجاع به لغت exemplar

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «exemplar» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/exemplar

لغات نزدیک exemplar

پیشنهاد بهبود معانی