امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Expiate

ˈekspieɪt ˈekspieɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    expiated
  • شکل سوم:

    expiated
  • سوم‌شخص مفرد:

    expiates
  • وجه وصفی حال:

    expiating

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
پاک کردن، جبران کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- He expiates his sins.
- او تقاص گناهان خود را پس می‌دهد.
- He had a chance to confess and expiate his guilt.
- فرصتی برای اقرار به گناه و جبران آن داشت.
verb - intransitive
کفاره دادن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد expiate

  1. verb make amends for
    Synonyms:
    absolve amend appease atone atone for compensate correct do penance excuse forgive pay one’s dues rectify redeem redress remedy square things

ارجاع به لغت expiate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «expiate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/expiate

لغات نزدیک expiate

پیشنهاد بهبود معانی