امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Export

ˈekspɔːrt ˈekspɔːrt ˈekspɔːt ˈekspɔːt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    exported
  • شکل سوم:

    exported
  • سوم‌شخص مفرد:

    exports
  • وجه وصفی حال:

    exporting
  • شکل جمع:

    exports

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive B2
اقتصاد (کالا، اندیشه) صادر کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- We export kinds of industrial products.
- ما انواع محصولات صنعتی را صادر می‌کنیم.
- This country exports fruit to China.
- این کشور به چین میوه صادر می‌کند.
verb - transitive
بردن، حمل کردن
verb - transitive
به خارج ارسال کردن، به خارج فرستادن
verb - transitive
کامپیوتر خروجی گرفتن (فایل‌ها یا اطلاعاتی را از یک نوع نرم‌افزار به نوع دیگری خروجی گرفتن و فرمت آنها را تغییر دادن تا در نرم‌افزار جدید قابل استفاده باشند)
noun countable
اقتصاد صدور، صادرات
- They grow rice exclusively for export.
- آن‌ها برنج را تنها برای صادرات می‌کارند.
adjective
صادراتی، مربوط به صادرات
- export duties
- عوارض صادرات
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد export

  1. verb sell or trade abroad
    Synonyms: consign, convey, dump, find market, find outlet, freight, send out, ship, smuggle, transport, transship
    Antonyms: buy, import

لغات هم‌خانواده export

ارجاع به لغت export

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «export» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/export

لغات نزدیک export

پیشنهاد بهبود معانی