امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Extended

ɪkˈstendɪd ɪkˈstendɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    extends
  • وجه وصفی حال:

    extending

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
مطول، تمدید‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- an extended contract
- قرارداد تمدیدشده
- to go on an extended leave
- به مرخصی طولانی رفتن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد extended

  1. adjective lengthened
    Synonyms:
    continued drawn-out elongate elongated enlarged lengthy long prolonged protracted spread spread out stretched out unfolded unfurled very long
    Antonyms:
    abbreviated abridged compressed condensed contracted curtailed cut lessened reduced shortened
  1. adjective widespread, comprehensive
    Synonyms:
    broad enlarged expanded expansive extensive far-flung far-reaching large-scale outspread scopic scopious spread sweeping thorough wide
    Antonyms:
    abbreviated abridged narrow reduced

ارجاع به لغت extended

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «extended» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/extended

لغات نزدیک extended

پیشنهاد بهبود معانی