امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Extensile

    ɪkˈstensəl eksˈtensaɪl
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    adjective
    ( extensible ) قابل‌گسترش، قابل‌کشش، قابل‌تعمیم

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد extensile

    1. adjective Capable of being extended or expanded
      Synonyms:
      extensible expansible expansile extendible protractile stretch stretchable
      Antonyms:
      nonextensile

    ارجاع به لغت extensile

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «extensile» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/extensile

    لغات نزدیک extensile

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return