امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Exteriorize

ɪksˈtɪərɪəraɪz ɪksˈtɪərɪəraɪz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive
ظاهری دانستن، به‌صورت ظاهر فهمیدن یا فهاندن، صورت ظاهر یا وجود خارجی دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- to exteriorize the colon
- بریدن و درآوردن قولون
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد exteriorize

  1. verb To represent (an abstraction, for example) in or as if in bodily form
    Synonyms: externalize, objectify, body forth, embody, incarnate, manifest, exteriorise, materialize, personalize, personify, substantiate, externalise
  2. verb Bring outside the body for surgery, of organs
    Synonyms: bring outside

ارجاع به لغت exteriorize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «exteriorize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/exteriorize

لغات نزدیک exteriorize

پیشنهاد بهبود معانی