با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Fade-in

آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری این لغت در حالت فعل (Verb): fade in

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun
ظاهر شدن تدریجی، روشن شدن تدریجی، پدید آمدن تدریجی (تصویر و صحنه و غیره)، بلند شدن تدریجی (صدا)، فیداین
- The fade-in was too slow, making the beginning of the video seem boring to the audience.
- ظاهر شدن تدریجی بیش‌ازحد کند بود و باعث می‌شد ابتدای ویدئو برای مخاطب خسته‌کننده به نظر برسد.
- The fade-in of the opening scene was so subtle that the audience hardly noticed it.
- فیداین صحنه‌ی آغازین آن‌قدر ظریف و نامحسوس بود که تماشاگران چندان متوجه آن نشدند.
phrasal verb verb - intransitive verb - transitive
به‌تدریج ظاهر شدن، به‌تدریج ظاهر کردن، به‌تدریج روشن شدن، به‌تدریج روشن کردن، به‌تدریج پدید آمدن (تصویر و صحنه و غیره)، به‌تدریج بلند شدن، به‌تدریج بلند کردن (صدا)
- As the lights in the concert hall faded in, the crowd erupted in cheers.
- با به‌تدریج روشن شدن چراغ‌های سالن کنسرت، جمعیت با تشویق به هوا بلند شدند.
- The music gradually faded in.
- صدای موسیقی به‌تدریج بلند شد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت fade-in

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fade-in» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fade-in

لغات نزدیک fade-in

پیشنهاد بهبود معانی