امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Faerie

ˈfeəri ˈfeəri
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین faery نیز نوشته می‌شود ولی حالت نوشتار faerie رایج است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
ادبی قدیمی سرزمین پریان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The faerie was a magical land of beauty and wonder.
- سرزمین پریان سرزمین جادویی زیبایی و شگفتی بود.
- The faerie was surrounded by a magical mist.
- مه و غباری جادویی سرزمین پریان را احاطه کرده بود.
adjective noun countable
ادبی قدیمی پری
- faerie and vampire
- پری و خون‌آشام
- I ate four faery girls.
- چهار تا دختر پری رو خوردم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد faerie

  1. noun The enchanted realm of fairies
    Synonyms: faery, fairy, fairyland, shee, fay, sprite, sidhe

ارجاع به لغت faerie

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «faerie» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/faerie

لغات نزدیک faerie

پیشنهاد بهبود معانی