با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Fair Trade

ˈferˈtreɪd feətreɪd
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری این لغت در حالت صفت (adjective): fair-trade

شکل نوشتاری دیگر این لغت در حالت اسم (noun): fairtrade


معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective noun uncountable
اقتصاد کسب‌وکار تجارت منصفانه
- Fair trade ensures that farmers and artisans receive a fair price for their products, allowing them to support their families.
- تجارت منصفانه تضمین می‌کند که کشاورزان و صنعتگران قیمت عادلانه‌ای برای محصولات خود دریافت می‌کنند و به آن‌ها امکان می‌دهد از خانواده‌های خود حمایت کنند.
- By purchasing fair-trade products, consumers can feel confident that their purchases are making a positive impact on workers and communities.
- با خرید محصولات تجارت منصفانه، مصرف‌کنندگان می‌توانند احساس اطمینان کنند که خرید آن‌ها تأثیر مثبتی بر کارگران و جوامع می‌گذارد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fair trade

  1. noun legal and equitable trade
    Synonyms: balance of trade, fair-trading, managed prices, multilateral trade, reciprocal trade

ارجاع به لغت fair trade

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fair trade» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fair-trade-2

لغات نزدیک fair trade

پیشنهاد بهبود معانی