Fairy Tale
ˈferiˈteɪl
ˈfeəriteɪl
آخرین به‌روزرسانی:
|
-
شکل جمع:
fairy tales
معنی‌ها
مترادف و متضاد fairy tale
-
noun children's imaginative story with magical charactersSynonyms: fable, fairy story, ghost story, Marchen, myth, tale, yarn
ارجاع به لغت fairy tale
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «fairy tale» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fairy-tale
لغات نزدیک fairy tale
- - fairy ring
- - fairy shrimp
- - fairy tale
- - fairyland
- - faisalabad