با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Falcate

ˈfælkeɪt ˈfælkeɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
( falcated =) به‌شکل داس، هلال ماه، هلال وار
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد falcate

  1. Curved like a sickle
    Synonyms: falciform, falcated, falcicular, falciculate, sickle-shaped

ارجاع به لغت falcate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «falcate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/falcate

لغات نزدیک falcate

پیشنهاد بهبود معانی