با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Fall Down

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb B1
افتادن، پایین افتادن
phrasal verb
شکست خوردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fall down

  1. phrasal verb Fall to the ground
    Synonyms: to collapse
  2. phrasal verb Fail

ارجاع به لغت fall down

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fall down» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fall-down

لغات نزدیک fall down

پیشنهاد بهبود معانی