امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Fasciation

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
نواری‌شدگی، قنداق‌شدگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
noun
بسته بودن (با نوار یا ریسمان یا تسمه)، بسته بندی، بستهکاری
noun
(گیاه‌شناسی - پهن شدن و قلمبه شدن نابهنجار ساقه‌ی گیاه) کراسه شدگی، پهن و ناصافی، دژستبری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت fasciation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fasciation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fasciation

لغات نزدیک fasciation

پیشنهاد بهبود معانی