امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ferocious

fəˈroʊʃəs fəˈrəʊʃəs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more ferocious
  • صفت عالی:

    most ferocious

معنی و نمونه‌جمله‌ها

وحشی، سبع

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- a ferocious lion
- شیر درنده
- a ferocious killer
- قاتل ددمنش
- a ferocious wind
- باد شدید
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ferocious

  1. adjective violent, barbaric
    Synonyms:
    barbarous bloodthirsty brutal brutish cruel fell feral fierce frightful grim implacable inhuman inhumane lupine merciless murderous pitiless predatory rapacious ravening ravenous relentless ruthless sanguinary savage tigerish truculent unmerciful unrestrained untamed vehement vicious voracious wild wolfish
    Antonyms:
    gentle innocent kind mild nonviolent tame tender

ارجاع به لغت ferocious

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ferocious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ferocious

لغات نزدیک ferocious

پیشنهاد بهبود معانی