امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Field Day

ˈfiːldˈdeɪ fiːlddeɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

(ارتش) روز نظافت (پاکداشت) عمومی، روز تمرین‌ها و نمایش‌های نظامی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
روز مسابقات ورزشی، هماورد روز، روز پادکوشی
(آمریکا) روز گردش علمی (دانش آموزان یا دانشجویان)
روز فعالیت خوشایند، روز بزکشی
- The press had a field day with the senator's confession.
- هنگام اعترافات آن سناتور، خبرنگاران با دمشان گردو می‌شکستند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت field day

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «field day» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/field day

لغات نزدیک field day

پیشنهاد بهبود معانی