امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Finding

    ˈfaɪndɪŋ ˈfaɪndɪŋ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      found

    • شکل سوم:

      found

    • سوم‌شخص مفرد:

      finds

    • شکل جمع:

      findings

    معنی‌ها

    noun countable B2
    حکم، افزار، آنچه کارگر از خود بر سر کار می‌برد

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    noun
    یافت، کشف، اکتشاف، یابش
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد finding

    1. noun judgment, verdict
      Synonyms:
      award conclusion data decision decree discovery pronouncement recommendation sentence

    ارجاع به لغت finding

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «finding» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/finding

    لغات نزدیک finding

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return