با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Firescreen

ˈfaɪrskriːn ˈfaɪəskriːn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
محافظ شومینه یا بخاری، سپر جلوی شومینه یا بخاری
- The firescreen was decorated with intricate patterns and designs.
- محافظ شومینه با نقوش و طرح‌های پیچیده تزئین شده بود.
- The antique firescreen added a touch of elegance to the living room.
- محافظ شومینه‌ی عتیقه ظرافتی را به اتاق نشیمن اضافه کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت firescreen

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «firescreen» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/firescreen

لغات نزدیک firescreen

پیشنهاد بهبود معانی