با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

First-class

American: fɜːrstˈklæs British: fɜːstˈklɑːs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective adverb
درخور مردم طبقه یک، بهترین، درجه اول
- a first-class ticket
- بلیط درجه یک
- first-class mail
- پست سریع
- He is first-class in every thing.
- او در همه‌چیز ممتاز است.
- a first-class guy
- آدم خیلی خوب
- to travel first-class
- درجه‌ی یک سفر کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد first-class

  1. adjective superior, excellent
    Synonyms: capital, choice, dandy, fine, first-string, five-star, in class by itself, prime, shipshape, sound, supreme, tiptop, top, top-notch, very good
    Antonyms: bad, inferior, lesser, poor, second-class/second-rate

ارجاع به لغت first-class

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «first-class» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/first-class

لغات نزدیک first-class

پیشنهاد بهبود معانی