با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Fish Out

fɪʃ aʊt fɪʃ aʊt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    fished out
  • سوم شخص مفرد:

    fishes out
  • وجه وصفی حال:

    fishing out

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
بیش‌ از حد صید کردن، بیش‌ از حد ماهی گرفتن، بیش از حد ماهیگیری کردن، ماهی جایی را تمام کردن، همه‌ی ماهی‌ها را بیرون کشیدن، کاملاً صید کردن
- The commercial fishing fleet continues to fish out entire regions, threatening marine biodiversity.
- ناوگان ماهیگیری تجاری تمام ماهی‌های کل مناطق بیرون می‌کشد و تنوع زیستی دریایی را تهدید می‌کند.
- Responsible fisheries management aims to avoid the scenario where we fish out our oceans, leaving future generations with depleted seas.
- هدف اداره‌ی مسئول شیلات، جلوگیری از سناریویی است که در آن ما از اقیانوس‌های خود بیش‌ از حد ماهیگیری می‌کنیم و نسل‌های آینده را با دریاهای تهی‌شده رها می‌کنیم.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت fish out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fish out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fish-out

لغات نزدیک fish out

پیشنهاد بهبود معانی