با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Fit Into

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb
جا افتادن در جمع
phrasal verb
همخوانی داشتن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fit into

  1. phrasal verb Be of the right size and shape to be placed in a location
  2. phrasal verb Be of similar cultural or social status as the members of a group of people

ارجاع به لغت fit into

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fit into» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fit-into

لغات نزدیک fit into

پیشنهاد بهبود معانی