با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Fjord

fiːˈɔːrd / / fjɔːrd ˈfiːɔːd / / fjɔːd ˈfiːɔːd / / fjɔːd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    fjords

معنی

noun
(جغرافیا) آبدره
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fjord

  1. noun A long narrow inlet of the sea between steep cliffs; common in Norway
    Synonyms: fiord, arm, inlet, ria

ارجاع به لغت fjord

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fjord» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fjord

لغات نزدیک fjord

پیشنهاد بهبود معانی