با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Flash Point

American: ˈflæʃˈpɔɪnt British: flæʃpoɪnt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun phrase
نقطه اشتعال
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد flash point

  1. noun crucial moment
    Synonyms: breaking point, crisis, critical moment, hour of decision, moment of truth, turning point, zero hour

ارجاع به لغت flash point

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «flash point» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/flash point

لغات نزدیک flash point

پیشنهاد بهبود معانی