امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Flat-bottomed

American: flætˈbɒtəmd British: flætˈbɒtəmd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
ته پهن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد flat-bottomed

  1. adjective Having a flat bottom
    Synonyms:
    flat-bottom

ارجاع به لغت flat-bottomed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «flat-bottomed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/flat-bottomed

لغات نزدیک flat-bottomed

پیشنهاد بهبود معانی