امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Floodplain

ˈflədˌplen ˈflədˌplen
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    floodplains

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
جغرافیا دشت سیلابی، سیلاب‌دشت (سرزمین پست و همواری که در کنار رودی قرار دارد و اگر رود طغیان کند، سیل آن دشت را فرا می‌گیرد.)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- Farmers often rely on the fertile soil of the floodplain for their crops.
- کشاورزان اغلب برای محصولات خود به خاک حاصلخیز دشت سیلابی متکی هستند.
- The city built levees to protect against flooding in the floodplain.
- اهالی شهر برای محافظت مقابل سیل در سیلاب‌دشت، خاک‌دیوارهایی ساخته‌اند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد floodplain

  1. noun A low plain adjacent to a river that is formed chiefly of river sediment and is subject to flooding
    Synonyms:
    flood-plain

ارجاع به لغت floodplain

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «floodplain» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/floodplain

لغات نزدیک floodplain

پیشنهاد بهبود معانی