امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Flub

flʌb flʌb
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - transitive verb - intransitive
اشتباه احمقانه، لاف زدن، توپ خالی زدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد flub

  1. noun An embarrassing mistake
    Synonyms:
    blunder bungle boner botch blooper bloomer err error pratfall fat foul-up fluff muff boo-boo
  1. verb Make a mess of, destroy or ruin
    Synonyms:
    botch bodge bumble fumble botch-up muff blow screw up ball up spoil muck up bungle fluff bollix bollix up bollocks bollocks up bobble mishandle louse up foul-up mess up

ارجاع به لغت flub

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «flub» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/flub

لغات نزدیک flub

پیشنهاد بهبود معانی