گذشتهی ساده:
flushedشکل سوم:
flushedسومشخص مفرد:
flushesوجه وصفی حال:
flushingتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
flush (something) down (something)
(چیزی را) با فشار آب شستن
1- (با فشار آب) شستن 2- از نهانگاه راندن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «flush» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/flush