تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی سفر
(به کسی) پریدن، حملهور شدن
(سخت) برآشفتن، ازجا دررفتن
(باسرعت و بهطورناگهانی) رفتن، بهسرعت دور شدن
(امریکا - بیسبال) از بازی بیرون شدن بازیکن
زمان خیلی زود میگذرد، زمان خیلی سریع میگذرد، زمان مثل برق و باد میگذرد
1- (چیزی را) پراندن (به) 2- حملهی لفظی کردن (به)
1- در حین پرواز، در هوا 2- (عامیانه) هنگام شتاب
هرچیزی که ارزش یا کارآیی چیز دیگری را کم میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fly» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fly