با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Flyby

ˈflaɪbaɪ ˈflaɪbaɪ
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

به این شکل نیز نوشته می‌شود: fly-by

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
پرواز کناری (پروازی فضایی که در آن فضاپیما در نزدیکی جسمی دیگر پرواز می‌کند)
- During the flyby, the astronauts could see the curvature of the Earth.
- در طول پرواز کناری، فضانوردان می‌توانستند انحنای زمین را ببینند.
- The NASA spacecraft performed a flyby of Jupiter's moon.
- فضاپیمای ناسا یک پرواز کناری از قمر مشتری انجام داد.
noun countable
انگلیسی آمریکایی پرواز نمایشی (پروازی که در آن گروهی از هواپیماها به عنوان بخشی از یک مراسم با الگویی خاص پرواز می‌کنند)
- The flyby of helicopters paid tribute to the fallen soldiers.
- پرواز نمایشی بالگردها به سربازان کشته‌شده ادای احترام کرد.
- The fly-by of fighter jets signaled the beginning of the football game.
- پرواز نمایشی جت‌های جنگنده نشانه‌ی آغاز بازی فوتبال بود.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت flyby

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «flyby» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/flyby

لغات نزدیک flyby

پیشنهاد بهبود معانی