امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Fool

fuːl fuːl fuːl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    fooled
  • شکل سوم:

    fooled
  • سوم‌شخص مفرد:

    fools
  • وجه وصفی حال:

    fooling
  • شکل جمع:

    fools

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive verb - intransitive adjective B1
نادان، احمق، ابله، لوده، دلقک، مسخره، گول زدن، فریب دادن، دست انداختن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- I never thought he would be such a fool.
- هرگز فکر نمی‌کردم این چنین احمق باشد.
- Don't be a fool!
- خر نباش!
- the fool in king Lear's court
- لوده‌ی دربار شاه لیر
- a dancing fool
- دیوانه‌ی رقص
- No offense, I was only fooling!
- به تو برنخورد، داشتم شوخی می‌کردم!
- Don't let the children fool with it.
- نگذار بچه‌ها فریب آن را بخورند.
- They tried to fool him.
- کوشیدند او را گول بزنند.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fool

  1. noun stupid or ridiculous person
    Synonyms:
    ass birdbrain blockhead bonehead boob bore buffoon clod clown cretin dimwit dolt dope dumb ox dunce dunderhead easy mark fair game fathead goose halfwit idiot ignoramus illiterate imbecile innocent jerk lamebrain lightweight loon moron nerd nincompoop ninny nitwit numskull oaf sap schlemiel silly simpleton stooge sucker turkey twerp twit victim
    Antonyms:
    brain
  1. verb trick, mislead
    Synonyms:
    bamboozle bluff cheat chicane con deceive delude diddle dupe fake out flimflam fox gull hoax hoodwink jive juke kid lead on make believe outfox play-act play a trick on pretend put on put one over on scam snow spoof suck in take in trifle

Phrasal verbs

  • fool around

    (عامیانه) 1- وقت تلف کردن 2- فضولی کردن، دخالت بیجا کردن، ور رفتن 3- مغازله کردن، ماچ و بوسه کردن

  • fool away

    هدر دادن (پول یا وقت) (به‌طور احمقانه)

Idioms

  • be a fool for one's pains

    کار بی‌اجر و پاداش کردن، مفتی جان کندن، خرحمالی مفتی کردن

  • make a fool of (oneself)

    آبروی (خود را) ریختن، (خود را) مضحکه کردن، (خود را) مورد تمسخر قرار دادن

  • play the fool

    دلقک‌بازی درآوردن، لودگی کردن

ارجاع به لغت fool

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fool» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fool

لغات نزدیک fool

پیشنهاد بهبود معانی