با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Footer

ˈfʊt̬ər ˈfʊtə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    footers

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
پسایند (متنی مانند شماره‌ی صفحه یا عنوان که در پایین هر صفحه‌ی سند یا کتاب می‌آید)
- The book's footer included the title, author's name, and publisher information.
- پسایند کتاب مشتمل‌بر عنوان، نام نویسنده و اطلاعات ناشر بود.
- The footer of the document displayed the page number in the corner.
- پسایند سند شماره‌ی صفحه را در گوشه نمایش می‌داد.
suffix
–فوتی، –پایی (در ارتفاع یا طول یا عرض)
- The new office building was a 30-footer.
- ساختمان اداری جدید سی فوتی بود.
- The ship was a massive 300-footer that could carry an incredible amount of cargo.
- این کشتی سیصد پایی عظیمی بود که می‌توانست حجمی باورنکردنی از محموله را حمل کند.
noun countable
قدیمی عابر پیاده
- The city was bustling with footers.
- شهر مملو از عابر پیاده بود.
- The footer walked along the dusty road.
- عابرپیاده در امتداد جاده‌ی پرگردوخاک گام برداشت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد footer

  1. noun A person who travels by foot
    Synonyms: pedestrian, walker
  2. noun A printed note placed below the text on a printed page
    Synonyms: footnote

ارجاع به لغت footer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «footer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/footer

لغات نزدیک footer

پیشنهاد بهبود معانی