امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Forecast

ˈfɔːrkæst ˈfɔːkɑːst
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    forecasted
  • شکل سوم:

    forecasted
  • سوم‌شخص مفرد:

    forecasts
  • وجه وصفی حال:

    forecasting
  • شکل جمع:

    forecasts

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive B1
آب‌و‌هوا پیش‌بینی کردن، پیش‌نمایی کردن، پیش‌آگاهی دادن، پیش‌نگری کردن link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی آب‌و‌هوا

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- Every night, the next day's weather is forecast on the radio.
- هرشب رادیو وضع هوای روز بعد را پیش‌بینی‌می‌کند.
verb - transitive
کسب‌وکار پیش‌بینی کردن، پیش‌نمایی کردن، پیش‌آگاهی دادن، پیش‌نگری کردن
- to forecast the next year's crop yields
- میزان محصولات کشاورزی سال دیگر را پیش‌بینی کردن
noun countable
پیش‌بینی (وضع هوا یا اقتصاد و غیره)، پیش‌نمایی، انگارش
- a weather forecast
- پیش‌بینی وضع هوا
- a forecast of oil production in the next five years
- پیش‌بینی میزان تولید نفت در پنج سال آینده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد forecast

  1. noun prediction, often of weather or business
    Synonyms:
    anticipation augury budget calculation cast conjecture divination estimate foreknowledge foreseeing foresight foretelling forethought foretoken guess outlook planning precognition prescience prevision prognosis prognostication projection prophecy
  1. verb predict, guess
    Synonyms:
    adumbrate anticipate augur calculate call the turn conclude conjecture demonstrate determine divine dope out estimate figure figure out foresee foretell gather gauge infer in the cards plan portend predetermine presage prognosticate prophesy reason see it coming soothsay surmise telegraph

ارجاع به لغت forecast

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «forecast» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/forecast

لغات نزدیک forecast

پیشنهاد بهبود معانی