امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Foundation

faʊnˈdeɪʃn faʊnˈdeɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    foundations

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable C1
اساس، بنیاد، تأسیس، بنیان، بنگاه، مؤسسه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- the Ford foundation
- بنیاد فورد
- charitable foundations
- مؤسسه‌های خیریه
noun
پی، پی‌ریزی
noun
پی افکنی، بنیادگذاری، برپا سازی، موسسه، پای بست
- the foundation of an empire
- پی‌افکنی یک امپراطوری
- I, too, had a role in the foundation of that school.
- من هم در بنیان‌گذاری آن مدرسه نقشی داشتم.
noun
(مجازی) مبنا، پایه‌ی استدلال، اساس موضوع (یا بحث و غیره)
noun
(در مورد هر چیز) زیرسازی، بنیان‌بندی، زیرکار
- The building's foundation is solid.
- بنیان ساختمان محکم است.
- the house is cracked to its foundation
- خانه از پای‌بست ویران است
- He claimed that the foundation of communism is based on wrong assumptions about the human nature.
- او ادعا می‌کرد که اساس کمونیسم بر برداشت‌های غلطی درباره‌ی ماهیت انسان استوار است.
- His death shook the regime to its foundations.
- مرگ او پایه‌های حکومت را به لرزه درآورد.
noun
(لوازم آرایش) کرم پودر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد foundation

  1. noun basis for something physical or mental
    Synonyms: ABCs, authority, base, basics, bed, bedrock, bottom, bottom line, brass tacks, foot, footing, ground, groundwork, guts, heart, infrastructure, justification, nitty-gritty, nub, nuts and bolts, prop, reason, root, stay, substratum, substructure, support, underpinning, understructure
  2. noun established institution
    Synonyms: association, charity, company, corporation, endowment, establishment, guild, inauguration, institute, organization, plantation, settlement, set-up, society, trusteeship

Collocations

  • foundation course

    (بیشتر در انگلیس) درس پایه، کلاسی که در آن اساس علم یا موضوعی تدریس می‌شود

  • have no foundation

    بی‌اساس بودن، پوچ بودن

  • lay the foundations of

    پی‌ریزی کردن، بنا نهادن، بنیادگذاری کردن

ارجاع به لغت foundation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «foundation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/foundation

لغات نزدیک foundation

پیشنهاد بهبود معانی