امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Frangibility

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
تردی، شکنندگی، نازکی، ظریفی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد frangibility

  1. noun Quality of being easily damaged or destroyed
    Synonyms:
    fragility breakability frangibleness

ارجاع به لغت frangibility

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «frangibility» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/frangibility

لغات نزدیک frangibility

پیشنهاد بهبود معانی